حضورش در جمع صمیمی رزمندگان گردان ابوذر ، روحیه آنان را دو چندان نموده بود . او آمده بود که امیدی بر دلها باشد . از سنگر نماز جمعه گذشته بود ، تا اهمیت جنگ را به نمایش بگذارد . به روح خدا و امام عصر خود ، لبیک گفته بود . مسئولیت در شهر باعث نشده بود که تجربه حضور در خط مقدم را از دست بدهد . حضورش در کنار بچههای جهرمی و دم مسیحاییاش در آن منطقه ، انگیزه آنان را برای دفاع مقدس و حفظ کشور از شر متجاوزین دو چندان نموده بود .
او بارها و بارها روی منبر در حسینیه و مسجد
صاحبالزمان جهرم به همین بچهها درس جهاد و شهادت داده بود ، و اکنون با پیوستن
به آنان ، اهمیت جهاد را به صورت عملی به شاگردانش میآموخت . هنگام بیان احکام
شرعی مانند دیگر بچهها بر روی زمین خاکی محوطه گردان مینشست . بسیار ساده میگشت
و با بچهها صمیمی بود و به آنها اجازه میداد تا به راحتی با او صحبت کنند . در
بسیاری از موارد عمو حسن با او سر شوخی را باز مینمود و باعث شادی جمع حاضر میشد
و آقا را نیز به خنده میانداخت . این شخصیت کسی نبود جز حضرت آیت الله سید حسین
آیتالهی امام جمعه فقید شهرستان جهرم .
منبع : کتاب گردان ابوذر ، مسعود فرشیدنیا
.
با تبادل لینک هوشمند می توانید به طور رایگان
پیج رنک گوگل ، رتبه آلسکا و تعداد بازدید کنندگان خود را افزایش دهید
جهت تبادل لینک هوشمند به
http://links.ec01.ir
مراجعه کنید