از جمله آداب و رسومی که تقریباً در تمام لشکرها در شب عملیات ، یا چند روز مانده به عملیات مرسوم بود ؛ رسم حنابندان بود .

 چون رزمنده‌ها همگی داوطلبانه و با عشق و علاقه در جبهه‌ها حضور داشتند . بنابراین برای شب عملیات لحظه شماری می‌کردند و خود را از هر لحاظ آماده می‌نمودند . آنها درست مانند دامادی که می‌خواهد به حجله برود سر و صورت خود را تمیز می‌کردند . کف دست‌ها را حنا می‌بستند . با یکدیگر روبوسی می‌کردند و بسیار احساس شادی و رضایت می‌نمودند .

یکی از حنابندان های دیدنی   بچه‌های گردان ابوذر قبل از عملیات کربلای 4 بود . یکی  دو ساعت قبل از سوار شدن به اتوبوس و حرکت به سوی خرمشهرم  همه ی نیروهای گردان حنا بستند . شور و هیجان خاصی بین آنها برقرار بود . اکثراً با دست‌های حنا بسته یکدیگر را در آغوش می‌گرفتند و زار زار می‌گریستند و از یکدیگر حلالیت می‌طلبیدند .

 ظرف‌های حنا یکی پس از دیگری خالی می‌شد و حنا بر روی دست‌ رزمنده‌ها نقش می‌بست . گاهی هم عده‌ای شیطنت می‌کردند و از غفلت دوستانشان استفاده می‌نمودند و مقداری حنا به سر و صورت طرف مقابل می‌کشیدند. او نیز برای تلافی به این سو و آن سو می‌دوید تا دوستش را به قول خودش حنایی کند وهرگز در این فکر نبودند که چه عملیات سختی در پبش دارند !!!
 منبع : کتاب گردان ابوذر ، مسعود فرشیدنیا